:سگ هاي مرده و سکوت مرگبار
سگهاي مرده و سکوت مرگبار اولين چيزي که توجه واترز را جلب کرد آن بود که هر وقت درون چاه فرياد ميزد پژواک صدايش را نميشنيد. بعد دريافت هر وقت ميخواهد به چاه نزديک شود سگ شکارياش چنگالش را در زمين تا نگذارد واترز او را به آن طرف بکشاند. يکي از دوستان واترز ميگويد، وقتي سگ نگهبانش مرد، لاشه آن را درون چاه شيطان انداخت. اين مرد قسم ميخورد که مدتي بعد سگ به سوي او بازگشت. همان سگ با همان شکل و قيافه و همان قلاده که خودش يک قطعه ف کوچک به آن وصل کرده بود. اين داستان آنچنان واترز را تحت تاثير قرار داد که در وصيتنامه جديدش نوشت بعد از مرگ جسدش را درون چاه شيطان بيندازند. طولي نکشيد که واترز و چاه درون ملکش به شهرت کشوري رسيدند و گروههاي مختلف ماوراءالطبيعه به بررسي آن پرداختند ولي هيچ يک نتوانستند دريابند چاه شيطان واقعا چيست و عمق آن چه قدر است و آيا طبق عقيده مردم محل، اين چاه بيانتهاست؟ نکتهاي که آنها هم مثل مردم آن را درک آن بود که در محدوده چاه همه احساسي مرموز از ترس و دلهره را داشتند. احساسي که دليلي براي آن پيدا نشد. قدم بعدي ورود سربازان ارتش آمريکا به ملک واترز بود. آنها آنقدر با دقت در حال بررسي منطقه بودند که حتي به واترز اجازه ورود به ملک شخصياش را ندادند. از همان زمان ديگر نامي از واترز در رسانهها برده نشد ولي در روز 28 ژوئن سال 2011 نامهاي از واترز به صورت آن لاين منتشر گرديد که تاکيد ميکرد تمام حرفهايش در مورد چاه شيطان و اتفاقات آن عين حقيقت بوده است، ولي دولت آمريکا دوست نداشت حرفي از آن زده شود.
درباره این سایت