داستان کامل بازي Assassin’s Creed Valhalla
شخصيت اصلي بازي يعني «ايوور» در دوران کودکي شاهد کشته شدن والدينش توسط يک جنگ سالار وايکينگ سرکش به نام «کيوتوه کرول» بود. هجده سال بعد، ايوور در تعقيب کيوتوه بود تا انتقام خودش را بگيرد، با اين حال تلاشهاي او و همراهانش موفقيتآميز نبود، اگرچه حداقل آنها موفق به بازيابي تبر پدر ايوور شدند. ايوور در هنگام لمس کردن اين تبر، يک تصوير روشن از «اودين» را دريافت کرد. او که کنجکاو در مورد اين اتفاق شده بود، در اين باره با يک عارف محلي به نام «والکا» م کرد.
والکا تصوير ديگري را به ايوور القا کرد که نشان ميداد «سيگورد» و ايوور با يک گرگ غول پيکر روبرو شدهند و سيگورد بازوي خود را از دست داده است. والکا اين تصوير را اين گونه تفسير کرد که ايوور سرانجام روزي به سيگورد خيانت خواهد کرد. شاه «استيربيورن» که پدر خوانده ايوور بود، او را براي پافشاري در شکار کردن کيوتوه سرزنش کرد، چرا که اين موضوع را عاملي براي ايجاد يک جنگ ميدانست که قبيلهي او شانسي در پيروزي آن نداشت. مدتي بعد پسر استيربيورن و برادرخوانده ايوور يعني سيگورد پس از يک سفر دوساله به خانه بازگشت. او با خودش ثروتي آورده بود و همين طور دو «هيدن وان» به نام «بسيم» و «هيثم» همراه او به نروژ آمده بودند.
جديدترين اخبار و مقالات دنياي گيم و بازي را در کنترل امجي مطالعه کنيد.
سيگورد يک شمشير را به ايوور هديه داد، تيغهاي که آن را از بسيم و هيثم دريافت کرده بود. او سپس يک لشکرکشي را به منظور پايين کشيدن کيوتوه شروع کرد. ايوور و سيگورد بعد از بازپسگيري يک دهکده از نيروهاي کيوتوه، با شاه «هارالد» ديدار کردند، کسي که به آنها پيشنهاد پشتيباني در حذف کيوتوه را داد. سيگورد با نيروهاي تقويتي هارالد حملهاي را به سنگر کيوتوه انجام داد. بسيم و هيثم به ايوور گفتند که آنها براي کشتن کيوتوه به نروژ آمدهاند، با اين حال آنها قبول کردند تا ايوور اين کار را انجام دهد. به اين ترتيب ايوور در يک رويارويي با کيوتوه، موفق به کشتن او شد و قلعهي او تصاحب شد.
جديدترين اخبار گيم در کنترل امجي
پس از اين پيروزي، ايوور، سيگورد و استيربيورن براي گردآوري يک قبيله به قلمروي هارالد رفتند. در آنجا هارالد اعلام کرد که هدفش متحد کردن تمام قبايل نروژ زير يک پادشاهي متحد با حکمراني خودش است. استيربيورن در اين مورد با هارالد بيعت کرد، اما اين موضوع باعث خشم سيگورد همراه شد. سيگورد و ايوور به همراه تمام وفاداران خود در قبيله «ريون» تصميم گرفتند تا نروژ را به مقصد انگلستان ترک کنند تا قلمروي خودشان را بدون سلطهي هارالد داشته باشند.
آخرين و جديدترين اتفاقات دنياي
يوور، سيگور و قبيله ريون در يک کمپ وايکينگ متروکه در «مرسيا» مستقر شدند و اين مکان را «ريونستروپ» نامگذاري کردند. آنها به منظور امن کردن جايگاه خود، تصميم گرفتند تا به قبايل محلي وايکينگ و پادشاهيهاي «ساکسون» متحد شوند. بسيم و هيثم افشا کردند که فرقه «انشنتس» نيز در انگلستان حاضر است و اين دو از ايوور خواستند تا براي از بين بردن عاملان اين فرقه کمکشان کند. در ادامه داستان بازي، ايوور تصورهايي از اودين ديد که در آن اودين سعي داشت «راگناروک» را دفع کند.
همچنين او و اسير يک شهد اسرارآميز را نوشيدند تا اطمينان پيدا کنند که پس از راگناروک روح آنها در قالب تناسخ انسانها شکل بگيرد. مدتي بعد، سيگورد يک سازه «ايسو» به نام «سنگ حماسه» را کشف کرد و اين ذهنيت در او شکل گرفت که او از نوادگان خدايان است. با اين حال سيگورد توسط فردي از فرقه انشنتس به نام «فولکه» ربوده و اسير شد. ايوور و بسيم اقدام به ردگيري فولکه کردند و قادر به کشتن او شدند اما قبل از آن، فولکه با شکنجه کردن و قطع عضو سيگورد باعث شد تا سيگورد دچار آسيب روحي و از دست دادن دست راستش شود.
کامل ترين
سيگورد که همچنان باور داشت يک خداست، تصميم گرفت تا به همراه ايوور به نروژ بازگردد. در آنجا سيگورد يک معبد ايسو پنهان را کشف کرد که حامل يک سيستم کامپيوتري پيشرفته بود. سپس ايوور و سيگورد خودشان را به اين کامپيوتر متصل کردند و به والهالا منتقل شدند، جايي که آنها ميتوانستند از نبرد بيانتها در بهشت لذت ببرند. با اين حال ايوور خيلي زود متوجه شد که اين والهالا که آنها در آن هستند، يک شبيهساز مجازي است و از اين رو به همراه سيگورد از آن خارج شدند.
آنها پس از آن با بسيم روبرو شدند و او افشا کرد که ايوور، سيگورد و خودش به ترتيب تناسخهاي ايسو از اودين، تير و لوکي هستند. بسيم براي گرفتن انتقام بدرفتاري اودين با پسرش «فنرير» اقدام به حمله به ايوور کرد.
ايوور و سيگورد موفق شدند تا بسيم را در کامپيوتر معبد گرفتار کنند. سيگورد با پي بردن به حماقت اقدامات خودش، از رهبري قبيله ريون کناره گرفت تا ايوور اين قبيله را هدايت کند. در انتهاي داستان بازي، سيگورد بر اساس انتخابهايي که ايوور در سراسر بازي داشته، تصميم خواهد گرفت که در نروژ باقي بماند يا به همراه ايوور به انگلستان بازگردد.
در زمان حال، ليلا حسن، شون هيستينگز، و ربکا کرين در آمريکاي شمالي اقدام به نبش قبر جسد ايوور کردند تا جوابي براي تقويت شدن مرموز ميدان مغناطيسي زمين پيدا کنند، اتفاقي که باعث مختل شدن ارتباطات ماهوارهاي جهاني شده بود. آنها با مشاهده خاطرات ايوور قادر به شناسايي منشا اين مشکل در يک معبد ايسو شدند، معبدي که در آن، بسيم توسط ايوور شکست خورده بود. ليلا به اين معبد سفر کرد و در آنجا مجبور شد از عصاي هرمس براي محافظت از خود در برابر تشعشات مرگبار اين معبد استفاده کند.
سايت کنترل امجي ؛ مرجع جديدترين اخبار و مقالات دنياي گيم ، سينما و تکنولوژي
او در داخل معبد به کامپيوتر موجود در آنجا متصل شد و سپس با بسيم روبرو شد، کسي که براي هزاران سال در اين کامپيوتر به دام افتاده بود. بسيم به او نشان داد که چطور ميدان مغناطيسي را تنظيم کند، اما سپس با ربودن عصاي هرمس از اين معبد فرار کرد. ليلا که حالا در معبد گرفتار شده بود توسط يک Reader (که گويا همان دزموند ماي است) فرا خوانده شد.
ليلا با او توافق کرد تا در يافتن راهي براي جلوگيري از انقراض اجتنابناپذير بشريت همکاري کند. در همين زمان، بسيم به ديدار «شون» و «ربکا» رفت و از آنها خواست تا يک ملاقات را با ويليام ماي داشته باشد. وقتي شون و ربکا براي آوردن ويليام محل را ترک کردند، بسيم وارد آنيموس شد تا از تمام اسرار ايوور مطلع شود و بفهمد که سرنوشت فرزندان خودش چه شده است.
سيستم مورد نياز بازي ها کنترل امجي ؛ کامل ترين و جديدترين مشخصات بازي ها براي کامپيوتر
ايوور ,يک ,سيگورد ,بسيم ,آنها ,معبد ,را به ,کنترل امجي ,کرد که ,به نام ,به ايوور ,بازي assassin’s creed
درباره این سایت